وصیت نامه پر محتوا از شهید «سید احمد موسویان» منتشر شد؛
مادرم: مادرم گریه مکن که دلم سخت در عذاب است. گریه مکن که حسینم در انتظار است. گریه مکن که مهدی در انتظار است. مادرم: می دانم که برایت سخت است. مادرم حلالم کن. مادرم حلالم کن حلالم کن که صبرم سر رسیده، کاروان عاشقان به سوی دیار معشوق پیوسته اند، بنگر و ببین آن گل نشگفته است که پرپر نشود. از این جهان باز رفت در جهان دیگری ساخت خانه ای.
«شهادت» راه سعادت است

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید سید احمد موسویان/ بیست و ششم شهریور 1340 ، در شهرستان ورامین چشم به جهان گشود. پدرش سید علی اصغر، کارمند شهربانی بود و مادرش رقیه نام داشت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سی ام فروردین 1365 در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در سید فتح الله زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه پر محتوا از شهید «سید احمد موسویان» را در ادامه می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون» 

 ای اهل ایمان کسانیکه در راه خدا کشته می شوند مرده نپندارید بلکه آنان زنده اند و در نزد خداوند تبارک و تعالی روزی می خورند.

بنام خدا، خدایی که محمد رسول اوست و او را که با مرگ به فاصله چند تار عنکبوت فاصله داشت نجات داد . خدایی که تمام هستی و نیستی سر تعظیم و کرنش به سویش فرود می آورند . خدایی که حضرت نوح و عیسی ، موسی و ابراهیم ، و محمد (ص) را فرستاده تا به ما راه راست.

راه نجات بخش از ذلت ها و بدبختیها و بت پرستیها و شرک پرستیها را به ما بیاموزند تا به ما صبر و استقامت و بردباری و گذشت و تواضع و اخلاص و تقوا و پرهیزگاری و ایمان و شجاعت و شهامت و شهادت مرا بیاموزند تا هستیها و نیستی ها را بیاموزند و محمد (ص) را نبی خود قرار داد تا به ما بهترین و کاملترین و آخرین دین یعنی دین اسلام را به ما بشناساند و از گرداب خصم ما را نجات دهد و ما را به راه ولایت انبیاء روشن بسازند.

بارخدایا، چه کنم ، چه سختی مرا در برگرفته، چشمانم از اشک حلقه زده و گلویم را بغض گرفته است. بارخدایا ، نمی دانم چه کنم ، ز کجا روم ، هر دم که خواستم ناامید شوم با نام پاک تو امیدوارتر شدم و قلبم آرام گرفت. بارخدایا ، ای معبودا ، یکتای من ، مرا ببخش که سخت در عذابم ، گناهم بس سنگین است. بارخدایا ، قلبم همچون سنگ سخت و سفت و سیاه است بتابان از آن نور پرتو افکنت که جلا دهنده قلبهاست.

بارخدایا ، سینه ام را سپر می کنم ز گلوله خصم می گشایم چشمانم را می بندم دور نمای افق را که بر سینه آسمان با خون شهادت را می نگرد و با نام پاک حسین (ع) و عاشقانش براه جان می دهند. هر دم که از افق عشق به معشوق می نگرم حسینم را در می یابم که از دور صدایم می زند.

مادرم: مادرم گریه مکن که دلم سخت در عذاب است. گریه مکن که حسینم در انتظار است. گریه مکن که مهدی در انتظار است. مادرم: می دانم که برایت سخت است. مادرم حلالم کن. مادرم حلالم کن حلالم کن که صبرم سر رسیده، کاروان عاشقان به سوی دیار معشوق پیوسته اند، بنگر و ببین آن گل نشگفته است که پرپر نشود. از این جهان باز رفت در جهان دیگری ساخت خانه ای.

بارخدایا ، من سرباز خونبار امامم هستم ، من عشق ولایت دارم ، من پیرو دین امامم، من زجان بر کف تقدیم به خدایم، من پروانه شمع وجود عشق هستم، من به پایش می سوزم و خاکستر می گردم.

مادر من می روم که رفتنم جز به عشق خدا نیست، مادر با خونم نوید پیروزی به آسمان ولایت نقش می کنیم، ثابت می نمایم که بی هدف نیستم، هدفم خداست، آنکه آورد مرا باز برد در وطنم.

پدر عزیزم: چه کنم که دیگر برای خدا رفتم از دور با آه قلبم صدایت می زنم خدا حافظ پدر، خداحافظ پدر، نرنج، که رنجیدن عصای تو نمی شود، بود عصای دستت آن لاله ی خونینت، پدر راست قامت باش که پیروزی را در دفتر شهادت نوشتم و بر سیاهیها قلم کشیدم ، پدر عزیزم اگر تا کنون نتوانستم به شما خدمتی کرده باشم به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و عفو نمایید. آفرین بر تو باد، درود و سلام خدا بر تو باد.

خواهران عزیزم: شما هم به مانند شیر زن کربلا زینب کبری (ع) در برابر دشمنان دین خدا و ستمگران بایستید و زینب وار در برابر مشکلات و سختیها بایستید و پشتیبان این انقلاب و امام و امت باشید.

برادران عزیز و گرامیم: از شهادت من در این پیکار حق علیه کفر جهانی دلتنگ نشوید و غم مخورید . چون که این راه و این مبارزه را با میل و اراده خود انتخاب کرده ام و عاشقانه در این راه قدم نهاده ام، چون قرآن کریم بهترین راه نزدیکی با خدا و بهترین اجر در آن دنیا را در این راه بیان کرده است و پیامبر (ص) پیکار و شهادت در این راه را افتخار می داند. چونکه می بینم سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) این راه را انتخاب کرده است و در این راه با افتخار و سرافرازی به شهادت رسیده است.

اگر تا کنون نتوانسته ام دین خود را نسبت به شما ادا کنم مرا عفو کنید تا خداوند تبارک و تعالی از من راضی باشد. دوستان گرامیم: به هیچ وجه دست از این انقلاب و رهبر برندارید و همیشه مطیع فرمان ولایت فقیه باشید. شعی کنید همیشه نمازتان را به جماعت بخوانید که ثواب غیر قابل تصوری دارد. از دروغ بپرهیزید که امام حسن عسگری (ع) می فرمایند: تمام پلیدی ها در اتاقی قرار داده شده است که کلید آن دروغگویی است.

امیدوارم که نصیحتهای برادرانه مرا بپذیرید و بدان عمل نمایید . هر چند که خود می دانم که کوچکتر از آن هستم که به شما این نصیحتها را بکنم ولی چون امام باقر (ع)  فرموده است. نصیحت مومن به مومن واجب است.

والسلام علیکم و رحمته ا... و برکاته/ امام ورزمندگان را دعا کنید/ خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار / رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما
نوکر شما سید احمد موسویان

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده