گزیده ای از وصیت نامه شهید «داود پیلغوش» را در سالروز شهادتش می خوانید؛
پس از عرض سلام خدمت خانواده فامیل و دوستان و آشنایان امیدوارم برای من ناراحتی در دل خود ندهید. چون شهادت آرزوی من بود و من برای رسیدن به آن لحظه شماری می کردم.
لحظه شماری برای شهادت
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید داود پيلغوش/ چهارم آذر 1334 ، درشهرستان ری به دنيا آمد. پدرش حسین، مغازه دار بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. مدتی در بسيج خدمت می كرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم فروردين 1362، با سمت فرمانده گروهان در شرهانی توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار او در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.

گزیده ای از وصیت نامه شهید؛
لحظه شماری برای شهادت

«مَن طَلَبَنِی وَجَدَنِی وَ مَن وَجَدَنِی عَرَفَنِی وَ مَن عَرَفَنِی عَشَقَنِی وَ مَن عَشَقَنِی عَشَتُهُ وَمَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلیه دِیــتُهُ وَ مَن عَلَیَّه دِیتُهُ وَ أَنَا دِیتُهُ»

آنکس که مرا طلب کند، می یابد. آنکس که مرا یافت، می شناسد. آنکس که مرا شناخت دوستم می دارد. آنکس که دوستم داشت، به من عشق می ورزد. آنکس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می ورزم. آنکس که به او عشق ورزیدم می کشم او را و آنکس خونهایش بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس من خودم خونبهایش هستم.(حدیث قدسی)

پس از عرض سلام خدمت خانواده فامیل و دوستان و آشنایان امیدوارم برای من ناراحتی در دل خود ندهید. چون شهادت آرزوی من بود و من برای رسیدن به آن لحظه شماری می کردم.

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده