شهدای ترور استان گلستان
مخالفت او با نظام ستمشاهي به قبل از انقلاب مي‌رسد گرچه بصورت جزيي و فاقد تشكيلات بود ولي در اين راستا فعاليت مي‌كرد
به گزارش نوید شاهد گلستان: «شهید نعمت الله رحمان نژاد»، بیست و نهم اسفند 1322، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش «ذکریا»، و مادرش «ربابه»، نام داشت. ال پایان دوره راهنمایی درس خواند. پارچه فروش بودو سال 1357، ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. بیست و پنجم مرداد 1360، در زادگاهش مورد سوء قصد نیروهای سازمان مجاهدین خلق منافقین قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به سر شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امام زاده عبدالله همان شهر واقع شده است. 

مروری بر زندگی «شهید نعمت الله رحمان نژاد»، همكاري نزديكي با روحانينون و جوانان انقلابي  داشت
«شهيد رحمان نژاد»، دوران نوجواني را چون ديگران نوجوانان گذراند. از آنجایي كه شهيد از يك خانواده مذهبي بود، با ارزش هاي اسلامي آشنایي داشت و نماز خواندن را از سن 12 سالگي  و روزه را از سن 15 سالگي شروع کرد. به نماز جماعت اهميت زيادي مي‌داد و اكثر نمازهاي ظهر و عصرش را به جماعت در مسجد جامع به امامت حجه الاسلام مير بهبهاني اقامه مي‌كرد.

 چند روزي به علت این که صاحب کارش اجازه نمی داد مغازه را ترک کند نتوانست برای اقامه نماز به مسجد برود.  امام جماعت مسجد بعد از جستجو آدرس مغازه او را پیدا کرد و نزد صاحب کارش رفت و به او گفت: رزقي كه تو مي‌خوري از كار اين شاگرد است و از رنج و زحمتي است كه در اين راه مي‌كشد چرا به او اجازه ندادي در نماز جماعت حاضر شود.


شهيد با شروع انقلاب اسلامي و مبارزه با ترفندهاي مزدوران شاه دست به فعاليت زيادي مي‌زد و جزء كساني بود كه به منظور مقابله با مزدوران شاه و عدم او اجرا آنان مغازه‌اش را از 7 شب تا 7 صبح باز مي‌نمود و از اين راه هماهنگي و همكاري با انقلاب را به خوبي انجام مي‌داد.

 حتي در دستگيري يكي از مزدوارن كه در مسجد گلشن زنداني كرده بودند همكاري نزديكي با روحانينون و جوانان انقلابي  داشت.

 مخالفت او با نظام ستمشاهي به قبل از انقلاب مي‌رسد گرچه بصورت جزيي و فاقد تشكيلات بود ولي در اين راستا فعاليت مي‌كرد. حتي در سال 53 و 54 چند بار او را به سازمان امنيت بردند ولي چون مدركي از او نداشتند رهايش ساختند.

در شروع انقلاب در 5 آذرماه و 19 بهمن شركت داشت و براي فرونشاندن آتش مغازه‌ها كه توسط مزدوارن شاه انجام شده بود و بعضي‌هايشان مورد دستبرد و دزدي قرار گرفته بود همكاري داشت.

پس از پيروزي انقلاب از آنجایي كه به امام عزيز علاقه وافري داشت و توطئه ضد انقلاب داخلي و استكبار جهاني را در تحميل كردن جنگ مشاهده مي‌نمود به مخالفت با آنان مي‌پرداخت چون شغل او قبل و بعد از انقلاب كاسب بود به همين دليل منافقين اعلاميه‌هايي را به مغازه او مي‌انداختند و او آنها را  پاره مي‌كرد و با آنها بحث مي‌كرد تا اينكه سرانجام منافقين كوردل در تاريخ بیست و پنجم مرداد  1360، پيكر پاكش را آماج گلوله‌هاي خود ساختند و آنان كه كاري جز ترور كاسب و بقالي و كفاشي و ... نداشتند، این کار احمقانه را براي خود يك گام به جلو مي‌دانستند غافل از آنكه در دره‌اي سقوط كردند زیرا جنايتكاران تاريخ قبلا اين راه را طي نموده بودند. 
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرنده فرهنگی شهدا






برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده