سه‌شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۸
میان حسرت آن لحظه خون فشان چشمم / به کفتران جدا مانده از حرم افتاد
نوید شاهد:

همین که پلک کبوتر به روی هم افتاد
پرنده خیزترین اهل قلم افتاد

میان حسرت آن لحظه خون فشان چشمم
به کفتران جدا مانده از حرم افتاد

علم به دوش گذشتند آسمان داران
علم به دوش نشستیم تا علم افتاد

در امتداد سکوت پرندگان در باغ
تمام قامت باغ از هجوم غم افتاد

گذشته بود دل از صخره های حیرانی
ولی دریغ که در آخرین قدم افتاد

تو از شکستن تندیس عشق میگفتی
مرا ببخش که این اتفاق افتاد

منبع: کتاب شعر با کاروانی از کبوتر
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده