شهید محمد باقر پشمینه آذر در تاریخ 1332/1/1 در تبریز دیده به جهان گشود ، تا پایان دوره کارشناسی در رشته فیزیک درس خواند و دبیر بود که از سوی کمیته در جبهه حضور یافت و در نهایت در تاریخ 1359/10/24 در آبادان بر اثر اصابت گلوله آسمانی شد.

نگاهی بر زندگی نامه شهید محمد باقر پشمینه آذر

زندگینامه شهید محمدباقر پشمینه آذر

بعد از سپری شدن دوران کودکی، موقعی که مشغول تحصیل بود دوران دبستان و دبیرستان با دوستان خیلی صمیمی رفتار می کرد. به فوتبال علاقه داشت. در خانه هم آزار و اذیتی به سایرین نداشت. او به علت شرکت در جلسات دینی و هیات های مذهبی خیلی زود خود را بالا کشید. به طوری که در مسائل کلامی، فقه، حدیث و تفسیر تا حدی خبره شده بود. او به فلسفه نیز علاقه داشت و در اغلب مجالس دینی از نحله های مختلف جهت دریافت حقیقت شرکت می کرد. دوران دانشگاه نسبت به مسائل دینی و مملکتی حساس بود به طوری که روزی از ساواک رژیم سابق جهت تفتیش کتابها و مدارک ایشان به منزل آمدند و خود ایشان را نیز بردند ولی با توجه به احتیاط های قبلی که او انجام داده بود، زود مرخص گردید. در حدود سالهای 56 و 55، بعد از دریافت لیسانس فیزیک به خدمت رفت و به دلیل سابقه ی موجود به شاهرود نزدیک دامغان جهت سپری شدن دوران خدمت اعزام شد. شاهرود مکان سختی برای خدمت سربازی بود زیرا که پرونده دارها را اکثراً به آن مکان اعزام می کردند. در دوران تظاهرات قبل از انقلاب با توجه به تماس هایی که با بزرگان داشت، از خدمت سربازی فرار کرد. او در پیروزی انقلاب نقش خود را بخوبی ایفا نمود. در دانشسرای تربیت معلم با سمت مربی مشغول به کار شد و با مخالفین اسلام بحث های موثری داشته و در این مورد همکارانش مطالب خوبی به یاد دارند. او مدتی سرپرستی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در بعد از انقلاب عهده دار شد و بالاخره با شروع جنگ تحمیلی و توصیه به این که به عنوان وظیفه باید کاری انجام داد، عازم جبهه شد. بعد از اعزام فقط یک نامه از او دریافت کردیم و سپس خبر شهادتش توسط فرمانداری تبریز به اطلاع خانواده اطلاع رسید. مراسم تشییع و تدفین او با مراسم نماز جمعه مصادف شد و نماز میت توسط امام جمعه ی وقت، شهید آیت الله مدنی برگزار گردید و سپس در وادی رحمت آرام گرفت. او فرد خودساخته، تلاشگر، جدی، قانع و متواضعی بود. خداوند رحمتش کند.

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
احمد
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۱
0
0
یادش بخیر
پیکر مطهرش چند روز در گلخانه شهدای آبادان مهمان ما بود بر اثر اصابت گلوله خمپاره یا توپ تانک ، از میانه کمر متلاشی شده بود یک آورکت نظامی تنش بود و ریش بلندی داشت فرمانده فردی بنام جعفری بود عکس او در بنیادشهید باید موجود باشد قیافه اش هیچگاه از ذهنم پاک نخواهد شد یادش گرامی باد
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده