شهید خسرور سرداری 1338/1/9 دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ 1365/10/26 در عملیات کربلای 5 در شلمچه شربت شهادت را نوشید و به لقاالله پیوست.

بارالها جميع رزمندگان اسلام را سلامت و پيروز و سر بلند فرما.

بارالها ما را از بندگان صالحت قرار ده.

بارالها به ما توفيق هر چه بيشتر خدمت در راهت را عنايت فرما.

بارالها از گناهان ما درگذر كه تويي آمرزنده و مهربان.

اينجا جبهه است. انسان به هيچ چيز ديگر فكر نمي كند. جز ياد خدا و هيچ دلهره و ترسي ندارم از اينكه اينجا بميرم. فقط مسؤول هستم از جان برادرانم محافظت كنم. عراقيها از ترس شان آنقدر منور مي فرستند كه آدم فكر ميكند چراغهاي شهر روشن است. هميشه در فكر رزمندگان هستم كه جانشان را در طبق اخلاق گذاشته اند و در راه اسلام، قرآن و مملكت فدا مي كنند. گاهي كه به مرگ فكر مي كنم به خودم مي گويم: آدم بالاخره خواهد رفت چه زود چه دير، چه بهتر كه در راه خدا برود.

وصیت نامه شهید خسرو سرداری ممقانی

مسئوليت ما زدن پلهاي خاكي است، چقدر خاطره و تجربه دارد، از هزار بار رفتن به خارج پر ثمرتر است. شهيد ساجدي مي گفت: جبهه دانشگاه امام زمان است. نمي دانيد رزمندگان در شب عمليات چه حال و هوايي دارند. يقيناً اين شور و عشق محصول اين دانشگاه است. بعد از مدت 25 روز از اينكه نتوانستم به مرخصي بيايم، معذرت مي خواهم. عمليات بود به ما اجازه ندادند. راستش را بخواهي خودم نيز نخواستم، علاقه مند بودم در عمليات شركت داشته باشم. امروز از عمليات كربلاي 4 برگشته ام. در يك جاي خلوت يك پتو انداخته ام و با خدايم راز و نياز مي كنم. ضمناً كارهايم را رو به راه كرده ام، فارغ بال هستم.

فكر مي كنم خدا انسان را آفريده و به او عقل داده تا كارهاي خداپسندانه انجام دهد تا باعث سرافرازي خود و خانواده اش و جامعه را فراهم آورد. به خدا شكر مي كنم كه لحظاتم را عاطل و باطل نمي گذرانم. از خداوند مي خواهم كه تا هستم در راه او قدم بردارم.

همسرم اميدوارم در تمام لحظات عمرت چه با من باشي و چه نباشي سر بلند باشي. من مي خواهم در براندازي ظلم عفلقي ها نقشي داشته باشم و اگر نتوانم، خوشحالم از اينكه به اين نيّت عزمم را جزم كرده ام. با اينكه عشق و دوست داشتن خصيصه فطري است. ولي اين عشق فطرتاً براي خداست. بعد به مخلوق او، در انسان وقتي انحراف بوجود ميآيد كه خدا را فراموش كند و به جاي عشق حقيقي به عشقهاي مجازي روي مي آورد، در اين رهگذر عشق و پرستشي قابل احترام است كه با عشق خدا توأم باشد و من اين گونه عشق را نسبت به همسرم به پدر و مادرم به برادران و خواهرانم مخصوصاً به رهبرم، رهبري كه تمام وجودش براي خدمت به امتش بود، رهبري كه هستي اش تجليگاه عشق خدايي، رهبري كه جز اسلام برايش مطرح نيست، ابراز مي دارم. لذا از خداوند مي خواهم اين گونه عطوفت و مهرباني را در فراز و نشيب ها سست و دگرگون نسازد و من در تمام لحظاتم با عزمي راسخ و استوار مي ايستم و از خدا مي خواهم مرا در چنين راهي موفق گرداند.

مادر خوبم مي دانم چقدر برايم زحمت كشيده اي ولي اين را بدان كه چقدر توپها و بمبهاي صداميان فرزندان عزيزي را از مادران گرفته اند. من خود را در مقابل آنها كوچك احساس مي كنم. مادرم نمي داني كه چه بر سر اين شهرهاي گيلانغرب، قصر شيرين، مهران، آبادان، دزفول آورده اند، راستي امروز 65/10/16 مصادف است با ولادت حضرت زينب (س) شما مي دانيد حضرت زينب در اين دنياي فاني چقدر مشقتها و ناملايمات كشيد در عين حالي كه صبور بود در مقابل يزيد زمان خويش ايستاد و خم به ابرو نياورد. ما نيز اگر بگوييم پيرو راستين اسلام و قرآن و پيامبر و امامان هستيم، بايد صبور باشيم و در مقابل يزيديان بايستيم و تنها توكل به خدا كنيم. چرا كه «الا بذكر الله تطمئن القلوب».

به يادم افتاد امروز سالروز شهادت 150 نفر از رزمندگان دانشجوي پيرو خط امام است كه مظلومانه با گلوله هاي توپ و آر پي جي دشمن قطعه قطعه شده اند. مقاله اي خواندم كه دست و پايشان را مي بستند و براي هر كدام يك آرپي جي مي زدند كه حتي قطعه هايشان پودر مي شد و اين در هويزه اتفاق افتاد، در كربلاي هويزه، من كجا بيايم؟ اين دنيا پر از مكر و حيله است نمي خواهم بمانم و اگر بمانم كارم اداي وظيفه است، براي رضاي خدا. ما، در جزاير مجنون جاده اي در دست احداث داريم. جاده اي كه ما را به عراق و از آنجا به كربلا متصل مي كند. اينجا هر لحظه ساعتها تجربه است از ايثار و فداكاري رزمندگان اسلام و مسؤولين رده بالا، خداوند پيروزيشان را سريعتر كند. اين رزمندگان شب ها گرية وداع مي كنند با اين كه هيچ گناهي ندارند از خداوند طلب عفو و بخشش مي نمايند. اين حال را خداوند از تمام مسلمين و مؤمنين اش دريغ نفرمايد و سفارش مي كنم به شما، جبهه برويد. از تمام شما حليت ميطلبم. خطاب به همكاران :

به تمام همكاران و جهادگران عزيز كه همدوش رزمندگان اسلام در سنگر دفاع از اسلام و مظلومان تاريخ به پيكار مقدسشان ادامه مي دهند، سلام دارم.

من در جهاد ياد گرفتم معناي كلام امام را كه فرمود «كار براي خدا دلسردي ندارد.» لذا ما اظهار محبت مظلومان و زحمتكشان كشور اسلامي مان را به هزاران تشويق و آفرين گفتنها ترجيح مي دهيم و زماني كه حاصل تلاشمان به بار مي نشيند گويي كه زحمتي نكشيده ايم، از خداوند مي خواهم كه شما را در اين راه، نستوه و استوار نگهدارد. قدر يكديگر را بدانيد و در كارهايتان از خدا كمك بخواهيد.  


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده