زندگینامه شهید مهرماهی تبریز:
شهید میراب با شروع جنگ تحمیلی بی صبرانه آماده رفتن به جبهه شد. او با آن که عشق شدیدی به لقاء الله داشت 4 بار عازم جنگ با کافرین شد که و به تاریخ 1361/7/12 در جبهه سومار به درجه رفیع شهادت نایل آمد و عاشقانه به دیدار خدایش شتافت.
به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید اکبر میراب اورنگی به سال 1341 در تبریز به دنیا آمد. با وجود فقر خانوادگی از مناعت طبع خاصی برخوردار بود. وی ثروتی کلان از معرفت خویش داشت که با آن کالا به لقاء الله شتافت که یاد و راهش گرامی باد. 

شهید میراب اورنگی از پخش اعلامیه های امام تا جهاد با کافرین + وصیت نامه
دوره ابتدایی و متوسط خود را در مدرسه پشت سر گذاشت. او از همان کودکی علاقه شدیدی به اسلام و مذهب و روحانیت قائل بود و تا آخرین لحظات زندگی نیز از شرکت در مجالس مذهبی و در نماز جمعه و دعای کمیل و دیگر مجالس غافل نشد. 

با آغاز انقلاب خیلی زود مسائل اطرافش را درک و هضم نمود و از این رو به منظور همگامی با امت مسلمان و بیدار کشورش به صفوف متحد مردم پیوست و با شروع حرکت های اسلامی علاوه بر تحصیل، در راهپیمایی ها و پخش اعلامیه های امام در جو مدرسه و جامعه ابراز وفاداری خود را به امام و مردم ایفا می کرد. 

بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج بیست میلیونی در آمد و با پاسداری شبانه در مسجد فعالیت خود را آغاز نمود. با شروع جنگ تحمیلی بی صبرانه آماده رفتن به جبهه شد. او با آن که عشق شدیدی به لقاء الله داشت 4 بار عازم جنگ با کافرین شد که دو مرتبه به جبهه جنوب و دو بار دیگر به جبهه غرب شتافت و در جبهه مسئولیت آرپیچی 7 را به عهده گرفت و در عملیات ظفرمند مسلم بن عقیل شهامت های بسیاری از خود نشان داد و سرانجام به تاریخ 1361/7/12 در جبهه سومار به درجه رفیع شهادت نایل آمد و عاشقانه به دیدار خدایش شتافت.

این شهید در نامه ای به خانواده خودر که حکم وصیت نامه دارد می نویسد:

به خدمت خانواده مهربانم رسیده و ملاحظه فرمایند.

پس از تقدیم عرض سلام و درود بر رهبر روشن روان حضرت امام خمینی و به روح پاک شهدا.

امیدوارم وجود نازنینتان صحت و سلامت بوده باشد. باری خانواده عزیزم اگر از احوالات اینجانب جویا باشید الحمدلله در سایه خدای بزرگ سلامتی حاصل و برقرار است و نگرانی فقط از طرف دوری شماست. پدر جان از طرف اکبر به مادر و مادر بزرگم و خواهرانم و برادرانم و باز هم به عمه ام و حاجی آقا و تمام عمه زاده هایم سلام میرسانم و از طرف علی هم به تک تک خانواده ی خود و مادر بزرگ و دایی و زندایی و بچه ها عرض سلام می نمایم. خانواده ی عزیزم نگران آمدن من نباشید هنوزم که هنوز است به وظایف اسلامی خودمان ادامه می دهیم و با ضد انقلابیون داخلی مبارزه می کنیم و این را باید بدانید که مرگ شاه فرا رسیده و در عرض چند ماه تمام ضد انقلابیون کشته یا تسلیم خواهند شد و جمهوری اسلامی را در تمام مناطق کردستان پیاده می کنیم. آنچه که بعد از رضای خدا باعث می شود تا ما راهمان را ادامه بدهیم. پدر جان از طرف نقی به برادرش محمدرضا و پدرش رحمان سلام برسان. پیش از این وقت تان را نمی گیرم و از طولانی بودن نامه معذرت می خواهم.

خداحافظ خانواده عزیزم- ارادتمند شماها: اکبر میراب اورنگ 1360/10/2


منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید آذربایجان شرقی

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده